بعــــد یه مدتــــ کلنجار رفتــــن و دوری از یه عده اونم به مدت مدید که خیلی آزارم می داد مصمم شــدم یه دستی به سرو روی بلاگ و خودم بکشم،اصلا درکل زیاد حال نکردم به خاطر مسائل تا قسمتی پیش پا افتاده کنار بکشـــم گرچه خیلی آزارم میداد ولی خوبیش اینه که بعضیــا هستن که بهت امید بدن!تو این یه مدت(7 یا 6 ماهه)فک کنم زمان مناسبی بود که یه عده خوب منو بشناسن و منم متقابلا یه عده رو خوبتر!حالا جدا از جنگ و جدالی که بین ما رفقا و نارفقا رخ داد،تابستونـ نچسبی بود!بهتر بود که برمیگشتم یــا. زنده میشدم.دوستانی هم که جدیدالورود هستن به Silent Land ما خوش اومدید!
تــــــــــــولدم مـــــــبــارک!(یه سال دیگه هم از دست رفت)
پی نوشت:آنه شــرلی هم نشدیم که یکی بهمون بگه تــکرار غریبانــه روزهایــت چگــونه گذشت!!هوای خیلی سرده،راحت میشه سردی رو از توچشم آدمای بیحال فهمید!
نوش داروئي زهرآلود
رفـ..ــیق نیـمهـ راه
زنــــــدگــــی!!
یه ,هم ,عده ,خیلی ,هستن ,آزارم ,یه عده ,خیلی آزارم ,بود که ,زنده میشدم ,میشدم دوستانی
درباره این سایت